( سوره شمس (91)، آیه 9)استاد مطهرى مى گوید: پیغمبران الهى آمدهاند که به ما راه زندگى و درِ ورودى زندگى و خوشبختى را نشان دهند. آمدهاند به بشر بفهمانند بدى، بدکارى، هوس بازى، دروغ، خیانت، منفعت پرستى، کینهتوزى و خود پرستى، راه ورودى زندگى و طریق رسیدن به سعادت و آرامش و رضایت خاطر نیست. درِوازه ورودى زندگى و خوشبختى ،نیکى و نیکوکارى، راستى و درستى و استحکام اخلاقى و خیرخواهى و مهربانى است. تنها ایمان و اعتقاد به معنویات و سپس نیکوکارى بر اساس آن اعتقادات مقدس است که قلب را آرام و رضایت خاطر را تأمین مى کند وسعادت را میسر مى سازد.( حکمتها و اندرزها، ص 40ـ 41 با تلخیص) دستیابی به سعادتمندی، کامیابی و خوشبختی، عظمت بالایی دارد و حضرت علی(ع) از خداوند متعال آن را درخواست میکند. ایشان میفرماید: «نسأل ا… منازلَ الشُّهَداءِ و معایش السّعداء و مرافقه الانبیاء»: «از خداوند متعال درجات شهیدان و زندگی سعادتمندان و همنشینی با پیامبران را درخواست میکنیم.» (خطبه 23 نهجالبلاغه)…اولین عامل خوشبختی از نگاه دین، آگاهی است. عمر طولانی، دارایی و تمام امکانات رویایی و غیررویایی، درصورتی زمینه ساز خوشبختی و سعادت خواهند بود که در راه روشن و انگیزهای الهی به کار گرفته شوند. این مهم هم بدون بینش و بصیرت که همان آگاهی و بصیرت و شناخت است، میسر نخواهد بود.
عوامل خوشبختی
پیغمبر اکرم(ص) فرمودند: «4 چیز از عوامل سعادت و خوشبختی است؛ همسر صالح، خانه وسیع، همسایه خوب و مرکب» بیشک با توجه به گفته رسول خدا(ص) هریک از این عوامل زمینه ساز خوشبختی هستند البته نه اینکه هر کس از این نعمتها بیبهره باشد، بدبخت و شقاوتمند است؛ هرگز!اگر کمی دقت کنید، متوجه خواهید شد که انگیزه، نیت، معرفت و شناخت از فرصتهای طلایی و نعمتهای در اختیار، سرعت انسان را در دستیابی به سعادت واقعی بیشتر فراهم میکند. به این ترتیب که همسر خوب، ما را به انواع خوبیها تشویق میکند و خانه وسیع، عرصه حسنات جاری میشود و روح و روان انسان را آرامش میدهد. همسایه خوب، کمک کار ارزشمندی است و مرکب هم عامل استفاده از لحظههای عمر انسان. داشتن این نعمتها، بدون ویژگیهای الهی و ارزشی، نه تنها زمینه ساز خوشبختی نیست بلکه وبال ما خواهد شد. دومین عامل خوشبختی، تعهد، توجه و توکل است. درواقع پس از راه روشن، بیداری و آگاهی و معرفت؛ تعهد، تلاش، توجه و جهت دهی به اعمال و پاک سازی آنها و توکل در تمام فراز و نشیبهای زندگی، از گامهای موثر دیگر برای رسیدن به خوشبختی هستند. این مولفهها در عین حال، حقیقتی لبریز از پویندگی و بالندگیاند که حضرت علی(ع) همه شیفتگان را به آن دعوت کرده است. ایشان میفرماید: «به دانایی و آموختههای خود عمل کنید تا به سعادت برسید.» بدون تلاش و پایداری، دستیابی به نیکبختی و کامیابی، آرزویی دست نیافتنی است بلکه زمانی به خوشبختی خواهیم رسید که ملازم حق و حقیقت شویم. کسی که در راه صلاح و درستی، تلاش کند، سعادتمند است و کسی که در لذتها و خوشیهای باطل، گوهر وجود خود را رها کند، بدبخت و شقاوتمند.حضرت علی(علیهالسلام) میفرمایند: «خوشبخت و کامیاب نخواهد شد کسی که حدود الهی را برپا نداشت. شقاوت پیشگی فراهم نمیشود مگر با بیاهمیتی به خداوند. با طاعت پروردگار است که فرد به سعادت دست مییابد و با معصیت او به شقاوت.» در جایی دیگر نیز امیرالمومنین(علیهالسلام) در مورد پاک بودن نیت و ناب بودن انگیزه برای پروردگار میفرماید: «سفیدبخت و شادکام، انسانی است که بدون توجه به گفتار اطرافیان، کارهای خود را برای رضای خدا انجام دهد تا ذخیرهای جاودان از لحظات زودگذر خود فراهم کند.» چنین انسانی هیچ گاه به آنچه فناپذیر و پوچ است، توجه نمیکند. چنین شخصی ارزش خود را میداند و زندگی خود را با زر و زیور معاوضه نمیکند. امام سجاد(علیهالسلام) تمام سعادت و شادکامی را در همین توکل میداند و میفرماید: «من همه خوشبختی را در قطع طمع و دوری از آنچه مردم از آن برخوردارند، میدانم و تمام شادکامی را در حفظ صیانت نفس از هوا و هوسها.» سومین عامل خوشبختی از دیدگاه آموزههای دینی، اخلاق نیکو، زبان ذاکر و قلب خاشع است.رمز دستیابی به قله رفیع خوشبختی، این است که انسان در عرصه زندگی و مدار حق و بندگی، اخلاق شایستهای پیدا کند و به دور از افراط و تفریط و شکستن حریم دین، گشاده رو و خوش برخورد باشد و با اخلاقی ملایم، سخنانی زیبا و مودبانه به زبان بیاورد.
طالبان محبت خداوند
شخصی از پیامبر اکرم(ص) روشی درخواست کرد تا با عمل به آن، محبت خدا، محبت خلق خدا و طولانی شدن عمر و محشور شدن با پیامبر که دستاوردی جز خوشبختی دنیا و آخرت ندارد، به دست بیاورد.حضرت فرمودند: «اگر محبت خداوند را میخواهی پرهیزگار و متقی باش، اگر در پی علاقه مردم هستی به آنها نیکی کن و از آنچه در دستشان میبینی روی برگردان و چنانچه افزایش دارایی خود را طلب میکنی آنها را پاک از حقوق الهی و مردم کن.»پیامبر خدا(ص) میفرمایند: خوشبختترین مردم، کسی است که با مردمان بزرگوار درآمیزد.( بحارالأنوار: 74 / 185 / 2 منتخب میزانالحکمة: 272)امام علی(ع) نیز در این باره فرمودند: خوشبختترین مردم، کسی است که لذّت گذرا را به خاطر لذّت ماندگار ترک کند.( غررالحکم: 3218 منتخب میزانالحکمة: 272)آن حضرت همچنین در بیان اوصاف مردمان خوشبخت در چند حدیث گهربار میفرمایند: خوشبختترین مردم در دنیا، کسی است که از آنچه میداند برایش زیان آور است، دوری کند و بدبختترین آنان کسی است، که از هوای نفس خود پیروی کند.
(وقعه صفّین: 108 منتخب میزانالحکمة: 272)خوشبختترین مردم، کسی است که فضل و مقام ما را بشناسد و به وسیله ما به خدا نزدیک شود و در دوستی ما یکدل و مخلص باشد و به آنچه ما بدان فرا خواندیم عمل کند و از آنچه ما نهی کردیم دست بردارد. چنین کسی از ماست و در سرای ماندگاری (بهشت) با ماست.(غررالحکم: 3297 منتخب میزانالحکمة: 272)خوشبختترین مردم، کسی است که بیش از همه پارسایی داشته باشد. (غررالحکم: 3100 منتخب میزانالحکمة: 272)
هم نشینى با بزرگان
پیامبراکرم(ص) مى فرماید: اسعد الناس من خالط کرام الناس؛ سعادت مندترین مردم کسى است که با افراد بزرگوار و کریم همنشین باشد».
(بحارالانوار، ج 74 ص 185)
پند پذیرى
امام على (ع) مى فرماید: السعید من وعظ بغیره؛ سعادتمند کسى است که از سرنوشت دیگران پند گیرد.(نهجالبلاغهء فیض الاسلام، خطبه 85)
عاقبت به خیرى
امام صادق(ع) از امام على(ع) نقل مى کند: حقیقت سعادت این است که آخرین مرحلهء زندگى انسان با عمل سعادتمندانه اى پایان پذیرد و حقیقت شقاوت این است که آخرین مرحلهء عمر با عمل شقاوتمندانه اى خاتمه یابد».( تفسیر نمونه، ج 9 ص 250)
آخرت گرایی
از منظر حدیث،خوش بخت، دنیا را (که فقط برای امتحان در مسیر راه انسان قرار گرفته) رها میکند یا از تعلقاتش به آن میکاهد و در مسیر اخرت گام بر میدارد.
غــــلام همت آنم که زیر چرخ کبود
زهر چه رنگ تعلق پذیرد آزاد است
انسان عاقل، خوشبختی را در امور فانی و متغیر نمیجوید. سعادت واژه مقدسی است که عقل و روان پاک آن را تفسیر میکند و متاع قلیل ، لذت زودگذر و متغیر و در یک کلمه دنیا نمیتواند تفسیر کننده آن باشد.مولای متقیان نیکبختی را چنین تفسیر میکند: نیک بختترین فرد کسی است که لذّت فانی(دنیا) را برای لذّت باقی(آخرت) رها کند. (غرر الحکم ج2 ص441)چون دنیا دار فانی است و بیاعتباری خویش را ثابت کرده و مرگ، عبرت بزرگ آن است، گشتن در پی خوش بختی و یافتن این گنج بزرگ در جایی و برای جایی که از بین رفتنی است، بیهوده است. بیایید با هم عبارتهای مثبت را جایگزین باورهای بسته و منفی و محدودکننده خود کنیم. چرا که با این کار، گام بلندی به سوی موفقیت برداشته و درحقیقت به سوی خوشبختی، پنجرهای بزرگ گشودهایم: «من هرچه احساس گناه، ترس، خشم، غضب، نفرت و انزجار است، از خود دور میکنم.»
نظرات شما عزیزان: